نوشته شده توسط : Admin

 

سلامتي خوب هم، مانند شادي و خوشبختي بستگي به ذهن دارد و به عبارت ديگر، بستگي به اين دارد كه چه نگرشي در سر داريد.


تصميم بگيريد و بخواهيد كه در تمام زندگي، سلامتي خوبي داشته باشيد و اين خواسته را به ذهن خود بدهيد. اين ذهنيت به شما امكان مي‌دهد به فعاليت‌هايي دست بزنيد كه جسم و ذهن سالم شما را امكان‌پذير سازد. فعاليت‌هايي نظير ورزش كردن، كتاب‌هاي مؤثر و خواندن كتاب‌هاي مفيد و خوردن غذاهاي سودمند. آنچه به واقع، سلامتي شما را افزايش مي‌دهد، پيام‌هاي ناخودآگاهي است كه همه روزه به ذهن خود مخابره مي‌كنيد. ثابت شده است كه با بهتر كردن سلامتي ذهن و نگرش‌هاي خود، مي‌توانيد بر ميزان سلامتي خود بيفزاييد. انسان‌هاي شاد و مثبت تا حدود زيادي از سلامتي خوبي دارند. زيرا ذهن خود را با افكاري پر مي‌كنند كه اندورفين (يك ماده شيميايي) را در آنها توليد مي‌كند و اين سلامتي را افزايش مي‌دهد. برعكس، افكار و احساسات منفي در بدن انسان، توليد سم مي‌كند كه براي سلامتي انسان مضر است.
به خاطر داشته باشيد كه در هر شرايط، ذهن قدرتمند‌تر از جسم است.

درنهايت بدن ابزار ذهن است كه فرمان‌هاي آن را به مرحله اجرا درمي‌آورد. به‌طور منظم، به ذهن خود پيام‌هاي مثبتي را ارائه كنيد كه ميل شما را به داشتن جسمي سالم، مورد تأكيد قرار دهد. به خود تلقين كنيد كه به اين خواسته خود مي‌رسيد.


هميشه انتظار داشته باشيد كه در پي هر بيماري، به شادابي برسيد. و انتظار بهبودي را داشته باشيد و هرگز به خود و ديگران نگوييد «من هميشه حالم بد است.» هرگز اجازه ندهيد مقالاتي كه روزنامه‌ها و مجلات درباره سرطان، ايدز، بيماري‌هاي قلبي، هپاتيت و غيره مي‌نويسند سببي باشند كه احساس كنيد اين بيماري‌ها شما را نيز در بر گرفته است. چه بهتر كه از خواندن اين مقالات به‌طور كامل صرف نظر كنيد. هر چه در اين باره كمتر بدانيد بهتر است، زيرا ممكن است ذهن شما، نشانه‌هايي را تصور كند كه وجود خارجي ندارد.


به‌طور مكرر، اين تصديق‌هاي مثبت را به خود بگوييد و جسم خود را براي سالم بودن سفار دهيد. قول مي‌دهم كه بدن شما، به حرف شما گوش مي‌‌دهد و از ذهن‌تان اطاعت مي‌كند




:: موضوعات مرتبط: روانشناسی سلامت , ,
:: بازدید از این مطلب : 337
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Admin

وقتي بي‌خوابي به سراغ كسي مي‌رود، فرد توانايي خوابيدن ندارد و يا اگر بخوابد بعد از مدت كوتاهي بيدار مي‌شود، در حقيقت خواب او عمق و انسجام لازم را ندارد.
شخص بي‌خواب از اينكه نمي‌تواند چشم‌هايش را بيش از چند دقيقه بسته نگاه دارد، يا ذهن و فكر خود را ريلكس و آرام نگاه دارد، شكايت مي‌كند.


عوامل بي‌خوابي عموماً؛ ترس، اضطراب، هيجان، مصرف دارو، مصرف داروهاي گياهي و مصرف نوشيدني‌هاي حاوي كافئين، فعاليت زياد و درد، گزارش شده است.
بي‌خوابي به سه نوع تقسيم مي‌شود. بي‌خوابي گذرا، كوتاه‌مدت و مزمن. بي‌خوابي گذرا معمولاً از يك شب تا چند هفته طول مي‌كشد. بيشتر مردم اين نوع از بي‌خوابي را به دلايل مختلفي از قبيل اضطراب يا هيجان‏ تجربه كرده‌اند. بي‌خوابي كوتاه‌مدت، عموماً سه هفته تا ٦ ماه ادامه دارد و در حالت مزمن، بيمار بي‌وقفه در مدت‌زمان بسيار زيادي گرفتار بي‌خوابي مي‌شود. بي‌خوابي در بعضي مواقع به مصرف دارو يا عوامل محيطي و بيروني ارتباط دارد و در برخي موارد به عواملي دروني مرتبط است.

 

تأخير عملكرد سندرم خواب، يكي از عواملي است كه موجب بروز اختلال و بي‌نظمي در خواب شبانه مي‌شود. افرادي كه به سبب كارشان به مناطق مختلف در نصف‌النهارهاي دور سفر مي‌كنند، به دليل تغيير در ساعت طلوع خورشيد و عدم هماهنگي اعضاي دروني و ساعت آن مناطق‏ دچار اين نوع از بي‌خوابي مي‌شوند.
پاراسومنيا يكي از ناهنجاري‌هاي خواب است كه به شكل كابوس، رفتارهاي خشونت‌آميز و راه رفتن در خواب‏ بروز مي‌كند.


بيماري ريفلاكس نيز يكي ديگر از عواملي است كه موجب بر هم زدن خواب شبانه افراد مي‌شود. در اين بيماري، فرد به دليل احساس ناخوشايند بالا آمدن اسيد معده به سمت حلق و دهان، از خواب بيدار مي‌شود، اين مورد نيز جزو يكي از ناهنجاري‌هاي زمان خواب محسوب مي‌شود.


ديوانگي يا جنون خفيف نيز از جمله عوامل مختل‌كننده خواب است. اصولاً فرد مبتلا به جنون نسبت به افراد سالم، كمتر احتياج به خوابيدن دارد. و دقيقاً همين كم‌خوابي موجب شدت يافتن جنون و ديوانگي در اين افراد مي‌شود. متأسفانه، كم‌خوابي در افرادي كه دچار جنون خفيف هستند منجر به ديوانگي مانيا – مي‌شود.
مصرف مواد محركي از قبيل كافئين، نيكوتين، شكر و داروها از جمله عواملي هستند كه موجب بروز بي‌خوابي مي‌شوند.


عدم انجام تمرينات ورزشي در طول روز نيز به بروز بي‌خوابي كمك مي‌كنند، زيرا اگر فرد در طول روز نيز تمرينات ورزشي مناسب داشته باشد، انرژي قابل ملاحظه‌اي را مي‌سوزاند و راحت‌تر به استقبال خواب شبانه مي‌رود.
درد، يكي ديگر از عواملي است كه موجب بروز بي‌خوابي مي‌شود و بهترين راه‌حل، تلاش براي تسكين درد و برطرف كردن آن است.


عوارض جانبي برخي داروها نيز موجب بروز بي‌خوابي افراد مي‌شود، همچنين استرس، تغييرات بارز احساسي، بيماري‌هاي جسمي و روحي، آلرژي و عدم رعايت بهداشت خواب نيز به بروز اين بيماري كمك مي‌كند.



روش‌هاي مكمل درمان بي‌خوابي
در بسياري از موارد، بي‌خوابي به دليل وجود بيماري‌هاي جسماني و روحي در افراد ايجاد مي‌شد. در اين موارد‏، بهره‌مندي از كمك‌هاي پزشكي و روان‌درماني بسيار مؤثر است. تمامي داروهاي مسكن اين پتانسيل را دارند كه مصرف كننده را به خود وابسته كنند، به گونه‌اي كه مصرف‌كننده بدون آنها نمي‌تواند بخوابد. برخي از داروهاي مسكن حاوي بنزوديازپام و مسكن‌هاي بدون آن ممكن است موجب بروز بي‌خوابي در مصرف‌كننده شوند.


بسياري از افرادي كه دچار بي‌خوابي هستند، از قرص‌هاي خواب و برخي از داروهاي مسكن استفاده مي‌كنند. داروهاي خواب‌آوري كه بيشتر در اين موارد تجويز مي‌شود، داروهاي حاوي بنزوديازپام شامل ديازپام، لورازپام، نيترازپام و... مي‌باشد، كه متأسفانه مصرف اين داروها اعتيادآور است، خصوصاً اگر در مدت زمان مصرف طولاني باشد.


داروهايي كه در آنها بنزوديازپام وجود ندارد، از جهت عوارض جانبي نسبت به داروهاي فوق سالم‌ترند، اما به هر جهت تأثيراتي را از لحاظ جسمي و روحي بر فرد مصرف‌كننده خواهد داشت.


مصرف مقدار كمي از داروهاي ضدناهنجاري نيز در برخي موارد به بيماراني كه دچار بي‌خوابي هستند، توصيه مي‌شود كه موجب تسكين بيمار مي‌شود، اما تأثيرات سوء آن بر سيستم عصبي به حدي است، كه خاصيت آن را بي‌ارزش مي‌كند و اما بسياري از افرادي كه گرفتار بي‌خوابي هستند، از گياهان دارويي مثل سنبل‌الطيب، بابونه، افيون و گل ساعتي براي درمان استفاده مي‌كنند. اثربخشي گياه سنبل‌الطيب در تحقيقات مختلفي به اثبات رسيده و در درمان اين بيماري بسيار مؤثر و كمك‌كننده است.


برخي از شيوه‌هاي طبيعي درمان بي‌خوابي مثل نوشيدن يك ليوان شير گرم قبل از فرا رسيدن زمان خواب، دوش آب گرم عصرگاهي، تمرينات ورزشي شديد به مدت نيم تا يك ساعت در روز به ويژه بعدازظهرها، ميل كردن ناهار مقوي و كامل و حذف شام و صرف غذاي مختصري در ميان‌وعده عصرانه، پرهيز از فعاليت‌هايي كه فكر و ذهن را درگير مي‌كنند از جمله مواردي است كه اكثر متخصصان درمان‌هاي طبيعي به افراد مبتلا به بي‌خوابي توصيه مي‌كنند.


طب سنتي چين نيز، درمان‌هاي متنوعي براي درمان بي‌خوابي دارد. يكي از شايع‌ترين اين درمان‌ها، طب ‌سوزني است. رژيم غذايي مناسب، اصلاح شيوه زندگي، گياه‌درماني و... از جمله تكنيك‌هايي هستند كه براي درمان بي‌خوابي استفاده مي‌شوند. البته استفاده از اين متد، هنوز به طور علمي اثبات نشده، اما افرادي كه از اين شيوه‌ها استفاده مي‌كنند معتقدند كه اين نوع از درمان، باعث شكسته شدن دوره بي‌خوابي‌هاي شبانه‌شان شده، بدون آنكه آنها نيازي به مصرف مسكن و يا قرص‌هاي خواب‌آور داشته باشند.


عطردرماني، به‌خصوص استفاده از روغن اسطوخودوس و ديگر روغن‌هاي آرام‌بخش نيز، براي درمان بي‌خوابي بسيار مناسب‌اند.


در سنت بودا، به افرادي كه از بي‌خوابي و يا كابوس‌هاي شبانه رنج مي‌برند توصيه مي‌شود تا خود را با مهرباني و محبت كردن، درمان كنند. اين تمرين، باعث به وجود آمدن احساس عشق و مهرباني در فرد مي‌شود كه درنهايت، منجر به آرامش روح و جسم او مي‌گردد. اين آرامش در حقيقت، تنه اصلي براي ايجاد آرامشي عميق‏، مثبت و انسجام بخشيدن به خواب است. البته در كنار اين روش، تصحيح شيوه نادرست زندگي و رژيم غذايي مناسب نيز به افراد، توصيه مي‌شود.

 




:: موضوعات مرتبط: روانشناسی سلامت , ,
:: بازدید از این مطلب : 325
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Admin

چه عوامل روان‌شناختي در بروز چاقي مؤثر است؟
گرچه عوامل فيزيولوژيك از قبيل فرآيند تنظيم چربي و ميزان سوخت و ساز از عوامل مهم در تعيين وزن بدن هستند، ترديدي نيست كه عوامل روان‌شناختي نظير يادگيري مشاهده‌اي، استرس، حالات عاطفي و هيجاني نيز به چاقي كمك مي‌كند. تنها كافي است كه بررسي دقيقي روي آگهي‌هاي تبليغاتي تلويزيوني در مورد خوراكي‌ها داشته باشيم و آن‌وقت مشخص مي‌شود كه بخش اعظم اين آگهي‌ها به فست‌فود، مواد قندي، شيريني، چيپس، پفك و نوشابه مربوط است. شرايط و موقعيت‌ها نيز نقش مهمي ايفا مي‌كنند. جشن‌هاي خانوادگي، تماشاي تلويزيون، بحث و گفت‌و‌گو و تنش‌هاي محيط كار، همه مي‌توانند به زياده‌خوري يا دور افتادن از رژيم منجر شوند. ميان‌وعده‌هاي برنامه‌ريزي نشده، در دسترس بودن غذا نيز موجب چاقي مي‌شود. هيجان‌هاي منفي مثل افسردگي و اضطراب نيز مي‌توانند به پرخوري كمك كنند. گاهي افراد در مقابل شادي، درد، اندوه، استرس، محروميت، تنهايي، ملالت، عصبانيت و يا ساير احساس‌ها غذا را تسلي‌بخش مي‌دانند

خانواده‌ها در چاق شدن فرزندشان چه نقشي دارند؟
بدن ما، ماشين عجيبي است كه دقيقاً مي‌داند چه‌وقت هنگام خوردن است و چه موقعي بايد به آن پايان داد، اما برخي عوامل اين مكانيسم را دستخوش تغيير مي‌سازند، ضمناً اين جمله‌ها به گوش‌تان آشناست: «بشقاب غذاي خود را تمام كن! مردم بيچاره‌اي وجود دارند كه چيزي براي خوردن ندارند» يا «قبل از شام چيزي نخور اشتهايت كور مي‌شود...» يعني شايد هنگامي كه فرد، اشتهايي به خوردن ندارد با گفتن اين جمله كه بشقاب غذاي خود را تمام كن، وي را به سمت پرخوري سوق مي‌دهيم. اين امر باعث مي‌شود فرد نتواند رفتار خوردن را متوقف كند و تا مثلاً بسته چيپس را تمام نكند از خوردن دست نمي‌كشد.

استفاده از اطلاعات روان‌شناسي هم مي‌تواند در برطرف كردن چاقي سهم مهمي داشته باشد؟
بله؛ پژوهش‌ها نشان مي‌دهد كه با آموختن روش‌هاي روان‌شناسي از قبيل روش‌هاي وانهادگي، تن‌آرامي و عادت به جايگزيني اين روش‌ها جهت كنترل احساسات منفي در ٧٠ درصد موارد كاهش چشمگيري در وزن و اصلاح الگوهاي تغذيه‌اي و در باقي موارد، حداقل رضايت از خود به‌وجود مي‌آيد.

آيا انتظارات هم در چاقي نقش دارند؟
به نظر مي‌رسد نقش انتظارات هم در چاقي مهم است. در آزمايش كودكان چاق و معمولي حق داشتند روزي يك بستني بخورند. اين روند به مدت دو هفته ادامه داشت. پس از آن اعلام شد كه بنا به دلايل منفي دستگاه بستني‌ساز خراب است. اول آنكه كودكان چاق، بيشتر از كودكان طبيعي نسبت به اين امر واكنش منفي مثل غرولند كردن و شكايت كردن نشان دادند. ثانياً وقتي اعلام شد كه عيب دستگاه‌ها برطرف شده، كودكان معمولي تقاضاي بستني روزانه خود را كردند، در حالي كه كودكان چاق مدعي دريافت بستني‌هاي اين ايام اخير هم بودند و بعضاً قهر هم مي‌كردند!



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی سلامت , ,
:: بازدید از این مطلب : 444
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد